دوشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۴

در انتخابات شرکت نمی کنم

حکومت اسلامی تا چند روز دیگر انتخابات فرمایشی اش را برگزار می کند.کاندیداهای انتصابی با هیاهوی بسیار بر سر یکدیگر می زنند تا بازار انتخابات را گرم کنند. انتخاباتی که به سیرک نمایشی بیشتر شباهت دارد تا گزینشی دمکراتیک و واقعی که قرار است سرنوشت یک ملت در بن بست را رقم بزند. در بازار مکاره انتخابات همه چیز یافت می شود جز گفتار و کرداری که با واقعیت جامعه و جهان امروز هم خوانی داشته باشد. در گرداگرد این هیاهو، نیروهای سیاسی درون و برون مرزی تعزیه خود را می گردانند و دچار پراکنده گی و سر درگمی غمناکی شده اند. برخی نسبت به حکومت اسلامی دچار توهم هستند و از گذشت روزگار هیچ نیاموخته اند و هنوز در درون این حکومت به دنبال « دمکرات های انقلابی » می گردند تا سیاست « اتحاد و انتقاد » را با آنان به پیش برند. این بار در جامه ی اتحاد جمهوری خواهی و نقش و نشان های دیگر.
برای انسان آزاد و دمکرات منش که با کله خودش می اندیشد و با چشمان خودش می بیند، موضع گیری در برابر انتخابات فرمایشی کار دشواری نیست. نخستین شرط هر گزینشی این است که انسان حق گزیدن داشته باشد و بتواند به آن چه می داند درست است ، رای دهد. رای دادن به افرادی که از پیش انتصاب شده اند - و به ما دستور داده اند که تنها به آنها می توانیم رای دهیم - یعنی توهین به حق گزینش انسان، یعنی مهر تایید زدن بر رابطه ی شبان- رمه گی، یعنی آری گفتن به چیزی که انسان از دروغ و جعلی بودن آن پیشاپیش آگاهست، یعنی توهین به خرد و وجدان آدمی.
به همین دلیل ساده و دلایلی که می آورم، هیچ گاه در انتخابات حکومت اسلامی شرکت نجسته و نخواهم جست.
- قانون اساسی حکومت اسلامی تمام قدرت را در دستان ولایت فقیه متمرکز کرده و بنابراین دیگر ارگان های حکومت بنده ی این ولایت مطلقه هستند.
- شورای نگهبان به عنوان دست راست ولایت فقیه کاندیداها را غربال می کند و تنها افراد انتصابی این شورا می توانند برگزیده شوند.
- در انتخابات هیچ نظارت سالمی بر صندوق های رای و شمارش آرا وجود ندارد.
- دگراندیشان و نیروهای بیرون از حکومت اسلامی حق کاندید شدن را ندارند.
- گزینش یک رئیس جمهور انتصابی به این معنا نیست که او قدرت اجرایی دارد.
- هنگامی که رئیس جمهور قدرت اجرایی ندارد ، پس شرکت در گزینش او چه دردی را دوا می کند.
- گزینشی که درد کسی را دوا نکند، تنها به درد طولانی کردن عمر استبداد می خورد.
-هنگامی که خاتمی (اولاد پیغمبر) در هشت سال دوره ی ریاست خود جز لبخند ملیح به مردم چیزی نداده، معین چه گلی بر سر آنها می زند؟
- تبلیغات بی مزه ی انتصابیون، قدرت مداران اصلی حکومت را در پشت پرده نگه می دارد و هدفی جز خاک پاشاندن در چشم مردم ندارد. در ایران هیچ کسی بدون اجازه ی ولایت فقیه و دم و دستگاه اطلاعاتش حق آب خوردن ندارد.
گزینشی که خالی از تمام قوانین دمکراتیک باشد تنها پایه های موریانه خورده استبداد و دیکتاتوری را رنگ آمیزی می کند.

هیچ نظری موجود نیست: