دو دهه از کشتار زندانیان سیاسی می گذرد. هنوز خون جوانان وطن بر دیوارهای اوین خشک نشده است. هنوز اوین و گوهردشت بهترین فرزندان این سرزمین رنج دیده را در بند دارد. حکومت اسلامی هم چنان به بگیر و به بند ادامه می دهد، گویا در این سرزمین روزها به درازای قرن اند. می خواهند که ما فراموش کنیم. مادران و خواهران داغدار را از ملاقات گور عزیزانشان باز می دارند و پدران و برادران را به چوب و چماق می بندند و اوباش خود را برای تخریب گورهای بی نام و نشان گسیل می دارند.
هنوز هیچ معتقد به عدل علی و عطوفت اسلامی که زندانیان را دسته دسته به جوخه اعدام می سپرد، به جنایت خود اعتراف نکرده است. خون بر دست و پنجه همه شتک زده اما به روی مبارک نمی آورند. بسیاری از خط امامی های از امام بریده شرمگین و سرافکنده گذشته ی خویش اند ولی کلامی از کشتار جوانان مبارزه به میان نمی آورند.مگر داغداران فراموش می کنند؟ پاسخ کودکانی که بی سایه ی پدر و مادر بالیده اند و اکنون به بزرگسالی رسیده اند را چه کسی خواهد داد؟ تا کی می توان بر این رویداد خونین پرده افکند؟ اگر پینوشه و صدام توانستند از ننگ تاریخی خود بگریزند ، لابد آقایان هم می توانند.
امروز هم ستم گری ادامه دارد. هنوز در پشت دیوارهای مخوف اوین دانشجویان و کارگران و زنان را به زیر شکنجه می برند و صدای دادگرانه آنها را در گلو خفه می کنند. اگر نیروهای آزادی خواه با تمام توان خود، متحد و یکپارچه در برابر آن ستم گری قد علم می کردند، امروز دست کم حکومت نمی توانست این چنین افسارگسیخته به سرکوب مردم دست بزند.
ستم را نمی شود از یاد برد. تا پرونده این کشتارها روشن نشود و تا دست اندرکاران آن به جنایت خود اعتراف نکنند، عدالت و دمکراسی در ایران شکست خورده باقی خواهد ماند.
هنوز هیچ معتقد به عدل علی و عطوفت اسلامی که زندانیان را دسته دسته به جوخه اعدام می سپرد، به جنایت خود اعتراف نکرده است. خون بر دست و پنجه همه شتک زده اما به روی مبارک نمی آورند. بسیاری از خط امامی های از امام بریده شرمگین و سرافکنده گذشته ی خویش اند ولی کلامی از کشتار جوانان مبارزه به میان نمی آورند.مگر داغداران فراموش می کنند؟ پاسخ کودکانی که بی سایه ی پدر و مادر بالیده اند و اکنون به بزرگسالی رسیده اند را چه کسی خواهد داد؟ تا کی می توان بر این رویداد خونین پرده افکند؟ اگر پینوشه و صدام توانستند از ننگ تاریخی خود بگریزند ، لابد آقایان هم می توانند.
امروز هم ستم گری ادامه دارد. هنوز در پشت دیوارهای مخوف اوین دانشجویان و کارگران و زنان را به زیر شکنجه می برند و صدای دادگرانه آنها را در گلو خفه می کنند. اگر نیروهای آزادی خواه با تمام توان خود، متحد و یکپارچه در برابر آن ستم گری قد علم می کردند، امروز دست کم حکومت نمی توانست این چنین افسارگسیخته به سرکوب مردم دست بزند.
ستم را نمی شود از یاد برد. تا پرونده این کشتارها روشن نشود و تا دست اندرکاران آن به جنایت خود اعتراف نکنند، عدالت و دمکراسی در ایران شکست خورده باقی خواهد ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر