چهارشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۹

ما مردم گمشده

مانند گمشده ها نمی دانیم کجا هستیم. مجبوریم کثیف ترین، بی رحم ترین و زشت ترین حکومت تاریخ بشریت را تحمل کنیم و جیک هم نزنیم. چون کودکان ترس زده در بن بست اسلام گیر کرده ایم و تنها در دل درون خودمان با وحشت بر او لعنت می فرستیم. کابوسی که هر روز با چشمان باز و پر هراس مجبور به دیدن آنیم.

شنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۹

بساط اعدام را جمع کنیم

کار روزانه ما ایرانیان درون و برون مرزی شده است صدور بیانیه در دفاع از زندانیان سیاسی، اعتراض به حکم اعدامی که بزودی اجرا می شود و یا محکوم کردن اعدام سیاه بختانی که طناب را بوسیدند و رفتند. این دور سیاه سی سال است که ادامه دارد و گویا پایانی بر آن نیست. اگر ما ایرانیان با هر عقیده و مرامی که داریم نیروهایمان را یک کاسه می کردیم و خودخواهی و منم زدن را پشت در می گذاشتیم، حال و روزمان این گونه نبود. نسل رهبران سیاسی دوران انقلاب - از هر گروه و حزبی که باشند- در سایه ی تحولات این سی سال نه تنها رشدی نداشته اند که به فساد حکومت اسلامی آلوده شده اند. دیگر امیدی به آن ها نیست. جوانان و به ویژه دانشجویان باید با فاصله گرفتن از این رهبران کپک زده و با پشتکار و خلاقیت خودشان طرحی نو دراندازند و ایران را از شر این حکومت رها سازند. نیروهایمان را روی هم بگذاریم و با امید به آزادی و دمکراسی  و با به کار بردن روش های انسانی بساط حکومت اعدام را جمع کنیم. التماس و صدور بیانیه کارساز نیست.

سه‌شنبه، آذر ۳۰، ۱۳۸۹

اعتماد به نفس یا خوش خیالی

 

جعفر پناهی به شش سال تعزیری، بیست سال ممنوعیت فیلمسازی و فیلمنامه نویسی، و ده سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

یعنی حکومت اسلامی می خواهد بیست سال دیگر حاکم باشد. اعتماد به نفس است یا خوش خیالی؟ هیچ کدام ! پر رویی مطلق است.

شنبه، آذر ۱۳، ۱۳۸۹

ستاره داوود بر بام اسلام

پس از سی و چندی سال حکومت اسلامی با همکاری گوگل ستاره داوود را بر بام فرودگاه مهرآباد کشف کرد. این پرده براندازی شگفت انگیز و رازآمیز خشم امت اسلامی را برانگیخته و برادران خداترس را به تب و لرز دچار کرده است. یکی نیست بگوید در کشوری که اقلیت یهودی دارد و صاحب نماینده در مجلس اسلامی هم هست، چرا نباید نشانی از آن ها بر بام بنایی که تنها از آسمان دیده می شود، نقش بسته باشد؟

هنگامی که رهبر امت اسلام پرست با هواپیمای فرانسوی و با کبکبه و دبدبه بر زمین این فرودگاه فرود آمد، ستاره شش پر را ندید؟ سی سال است که برادران بسیج و سپاه از این فرودگاه به سراسر جهان سفر کرده و از پشت تریبون سازمان ملل قتل و عام یهودیان در جنگ دوم جهانی را انکار کرده اند، کور بودند که نشان آن ها را بر بام فرودگاه ندیدند؟ شاید فرودگاه خمینی را برای همین ساخته اند که خدای ناکرده چشم برادران به این ستاره نیفتد؟ یا نکند گوگل جای امام های غیب گو را گرفته است؟

آقایان اسلام پناه مگر از موسی پیامبر یهودیان در کتاب مقدستان به نیکی نام برده نشده ، که حالا نشان مذهب او خشم شما را برانگیخته؟  جان مادرتان این نقش بی زبان را انگیزه خوراک سازی تبلیغاتی برای مصرف داخلی نکنید. زشت است. مگر برادران سراسر ایران را مسجد نکرده اند؟ دست کم حق داشتن این ستاره کوچک را برای اقلیت یهودی نگه دارید.

داستان سازی نکنید و آتش بیار معرکه نشوید. این کشف گوگل و خشم بی موقع شما مضحکه جهان شده است. این نقش ساده هیچ گناهی ندارد. سی و چند سال است که آن جاست، بگذارید همان جا بماند. تا حالا گردن هیچ مسلمانی را که از زیرش رد شده له نکرده از این پس هم نخواهد کرد. با جنجال آفرینی آخوندی دل یهودیان را که تا کنون در کنار شما ایستاده اند نشکنید. حساب ملت ها از دولت ها جداست. این در مورد حکومت خودتان هم صادق است.

پنجشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۸۹

اشک ریزان بی پایان

هی اشک می ریزیم. ناله می کنیم. هر روز حکومت فاجعه ای می آفریند و ما اشک می ریزیم و اینترنت را با اشک هایمان لبریز می کنیم.  دیروز برای شهلا جاهداشک ریختیم و فردا هم لابد برای دیگران. تا کی می خواهیم گریه کنیم و توی سرمان بزنیم؟ آیا زمان آن نرسیده که با فریاد بر سر این حکومت الدنگ، مثل سال گذشته نگذاریم آه خوش از گلویشان پایین برود؟ این چماق برافراشته از درک هرگونه صلح جویی، مسالمت و مهربانی عاجز است، تنها باید توی سرش زد. همین.