سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۳

من انسانم ، اگر تو نیستی !


آنگاه که رگ ملی گرایی ات گل می کند ، مرا پاس دارنده ی زبان فارسی می خوانی و از نغزگویی ام ستایش را به اوج می بری. زمانی که غیرت دینیت می جوشد ، مرا مجاهد مسلمانی می خوانی که با پایداریم بزرگترین ارتش ها را در خاک کشورم به زانو درآورده ام. هنگامی که می خواهی تولید را بالا ببری مرا چون برده ای به کار فرا می خوانی و مزدم را به لقمه ای نان می دهی تا از گرسنگی تلف نشوم و کارخانه هایت معطل بمانند. دزد و جنایتکار می شوم در هنگامه ای که می خواهی با ایجاد آشوب و بلوا بر بحران های حل نشدنی ات سرپوش بگذاری. بچه هایم را به مدرسه راه نمی دهی . مرا تحقیر می کنی . حالا هم پس از سال ها بردگی می خواهی مرا با یک لا قبا از مرزهایت به بیرون برانی. من یک انسانم. ملیت و زبان و مذهب برای من و بچه هایم نان و آب نمی شوند . من در این سرزمین جان کنده ام . بچه های من در این سرزمین رشد کرده و بالیده اند. من با مردم این سرزمین یگانه شده ام . با دردهایشان درد می کشم و با شادیشان شاد می شوم. من جنایاتی را که شما در حق ما پناهندگان افغانی و مردم ایران کرده اید، با گوشت و پوست لمس کرده و می کنم. من انسانم. من روزگاری پناهنده بوده ام . امروز من یکی از شهروندان کشور ایرانم و شما هیچ گونه حقی ندارید که مرا از این کشور بیرون اندازید. من انسانم.
آفریقای جنوبی : افزایش شکاف طبقاتی

چند روز پیش کنگره ملی آفریقای جنوبی با کسب دو سوم آراء برنده انتخابات آفریقای جنوبی شد. پس از گنگره ملی ، حزب مخالف آن « ائتلاف دمکراتیک » با پانزده درصد آراء دوم و حزب آزادی ( اینکاتا ) که حزبی قبیله ای است ، پنج در صد آراء را به دست آورد. تعداد رای دهندگان بسیار بالا بود و انتخابات در آرامشی کم نظیر و به لحاظ دمکراتیک پذیرنده ، انجام گرفت. این انتخابات قدرت کنگره ملی را بیش از پیش افزایش داد.
آفریقای جنوبی در ده سال گذشته و در بسیاری از زمینه ها پیشرفت چشم گیری کرده است. ثبات سیاسی و اجتماعی تا حد زیادی برقرار شده و سیاست آشتی ملی که توسط اسقف دزموند توتو رهبری می شد ، کمک فراوانی به بهبودی روابط مابین سیاه پوستان و سفید پوستان نموده است. مشکل نابرابری اقتصادی مابین آنها هنوز حل نشده و سیاه پوستان همچنان در فقر و فلاکت اقتصادی دست و پا می زنند. گذر از جامعه ای سرتا پا نابرابر و نژادپرستانه به جامعه ای نسبتا دمکراتیک - بدون کشتار و خون ریزی – آفریقای جنوبی و ماندلا را به سرمشقی برای دیگر کشورهای آفریقا مبدل کرده است.
آفریقای جنوبی از نظر اقتصادی همواره یکی از قدرت های مطرح این قاره بوده است. کنگره ملی آفریقای جنوبی پس از بدست گرفتن قدرت صاحب کشوری ویران نشده بود. برای افزایش این ثروت و تقسیم دمکراتیک و عادلانه آن مابین شهروندان آفریقای جنوبی می بایست برنامه ریزی های دقیق تر و خردمندانه تر از طرح های کنونی در پیش گرفته می شد. کنگره ملی می بایست هم زمان دگرگونی های رادیکالی را در جبهه های مختلف به پیش می برد. دولت نژاد پرستانه باید از بیخ و بن برچیده می شد ( در این زمینه دستاوردهای درخشانی دارند) و ثروت ملی به گونه ای عادلانه و انسانی در میان شهروندان تقسیم می شد. در این زمینه متاسفانه اقدامات چندانی صورت نگرفته است. هرچند در سال های اخیر برای دو میلیون نفر از شهروندان امکان کار ایجاد شده ، اما بیکاری افزایش یافته است. مدرن کردن ابزار و روش های تولید یکی از دلایل افزایش بیکاریست. نیاز به کارگران آموزش ندیده و فاقد تخصص بسیار پایین رفته و همین باعث بیکار شدن تعداد زیادی از کارگران سیاه پوست شده است. آلستر اسپارکس نویسنده و روزنامه نگار مشهور تصویر جالبی از اقتصاد کنونی آفریقای جنوبی به دست می دهد. او کشور را به اتوبوسی دو طبقه تشبیه می کند که جهان اول در طبقه ی بالا و جهان سوم در طبقه پایین آن جای گرفته اند. تمام قوانینی که در طبقه بالا و برای آنها کارکرد دارد ، برای پایینی ها بی معنی و فاقد کارکردند. از همه بدتر اینکه مابین این دو طبقه هیچ پله ای وجود ندارد. این اختلاف فاحش شکاف طبقاتی را به حدی افزایش داده ، که راه نفسی برای مردمان طبقه زیرین نگذاشته است. تنها تغییری که رخ داده است ، پرشدن طبقه بالا از مسافران سیاه پوست در کنار مسافران سفید پوست است. آری ، جهانگیری ( گلوبالیسم ) سرمایه داری کور رنگ است و در آفریقای جنوبی به طبقه نخبه فضای فراوانی داده است. در حالی که اکثریت مردم این کشور در پشت درها مانده اند.
مبارزات آزادیبخش کنگره ملی آفریقا هنوز این جریان را در میدان افتخارات باقی نگه داشته است. بسیاری از پژوهشگران این کشور، دولت تک حزبی کنگره ملی و قدرت نامحدود آن را مورد انتقاد قرار می دهند و عادی شدن این تصویر یکه را در اذهان مردم آفریقای جنوبی خطرناک می دانند. به ویژه پس ازرشد اختلافات فاحش طبقاتی و گسترش فساد اقتصادی در میان دولتمردان این حزب.
دولت آفریقای جنوبی در دوران ماندلا تحت تاثیر فرهنگ زندان بود. ماندلا اکثر اعضای دولت و سران سازمان های دولتی را از میان همبندان خودش انتخاب نموده بود. در دوره ی پس از او یعنی دولت تحت رهبری مبکی ، این فرهنگ تبعید بود ه و هست که نقش اول را بازی می کند. در این فرهنگ کنترل توسط مرکزیت در درجه نخست قرار دارد. پارانویای تبعید مبکی را به سمتی برده که گزینش همکارانش را نه بر اساس دانش و تجربه ی آنها بلکه میزان وفاداری آنها به خودش – انجام می دهد. در دولت او گروهی از نخبگان تمامی تصمیمات را می گیرند و از زیردستان خود نه تنها نهایت فرمانبرداری را طلب می کنند که هرگونه صدای مخالفی را نیز به پشت پرده می رانند.
بزرگترین نقطه ی قدرت در آفریقای جنوبی همان قوه ی چهارم و یا رکن اساسی دمکراسی یعنی رسانه های همگانی است. مطبوعات و دیگر رسانه های مستقل نقش بسیار مهمی در رابطه با افشای فساد در دستگاه دولتی دارند. یکی از مهمترین چالش های این قوه با مبکی وادار نمودن او به اعتراف در مورد کم کاری و بی توجهی دولت به شیوع بیماری ایدز و راه های مقابله با آن بوده است.
اگر کنگره ملی آفریقا و احزاب پیشرو دست به خانه تکانی اساسی نزنند و علیه گسترش فقر و بیکاری و فساد و رشوه خواری – که بخشی از آن میراث آپارتاید است – بر نخیزد . خطر شورش های فراگیر و نا آرامی های خشونت زا و بی ثباتی این کشور را به طور جدی تهدید می کند.

دوشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۳

تکرار تاریخ ؟

م ارکس می گوید تاریخ دوبار تکرار می شود . یک بار به شکل تراژدی و بار دیگر به گونه کمدی. اگر خمینی و حکومت ولایت فقیه شکل تراژیک تاریخ بود ، تلاش مقتدای صدر و دارو دسته اسلامی او شکل کمدی آن است.

یکشنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۸۳

اگر حسن آقا نبود.
اگر حسن آقا نبود ، جهان کم می آورد.
اگر حسن آقا نبود این صفحه نظر خواهی ما کارش درست نبود.
به خانه حسن آقا بروید و از قالب های او سودمند شوید.
تنها حسن آقاست که ریش آخوند ها را خوب می کشد.
حسنی نگو بلا بگو
دشمن آخوندا بگو.
امیدوارم با آوردن لبخندی به چهره ی حسن آقا پاسخ تلاش های او را در ساختن برگه های زرین اعتراضی و اکنون هم صفحه نظرخواهی ، داده باشم.


شنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۸۳

شاملو و دن آرام

اگر نوشته شبح در مورد برگردان شاملو از شاهکار شولوخف را خوانده اید، این نوشته محمد بهارلو داستان نویس و منقد را از دست ندهید. یکی از آثار خوب بهارلو، گردآوری نامه های منتشر نشده هدایت است.

چهارشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۳

دیدکاه ها

صفحه ی دیدگاه ها را بسته ام . تنها به دلیلی که سپس تر ها خواهم گفت. اگر درد دلی با من داشتید می توانید برایم نامه بدهید.