یکشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۹

فتنه‌های پیچیده‌ یا انقلاب مردم

فتنه‌های پیچیده‌تر در راه است. این گفته من نیست، سخن سردار بزرگ آدم خواران بسیج است که با زبان ساده می گوید : موج های بزرگ اعتراضات در راه است.

اعتراض و ضدیت با حکومت اسلامی یعنی فتنه. تا حالا چپ و منافق فتنه می کردند، اما امروز مردم فتنه گر شده اند. خامنه ای، جنتی ، خاتمی و مصباح و لاریجانی ها هم همین عربده ها را می کشند. روزگارشان سیاه شده و همین روزهاست که به جان یکدگر بیفتند. مردم باید قدرت خودشان را باور کنند. این سرنگونی را سر باز ایستادن نیست.

شنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۹

خط امام چیست؟

این روزها راست و چپ حکومت اسلامی چپ می روند و راست می آیند و امام امام می کنند. همه و از هر سو هر پرت و پلایی که می خواهند به خورد مردم بدهند آن را وصل می کنند به ناف خط امام. خط امام چیست :

خط امام اعدام بدون دادگاه و دادخواه در سی سال گذشته است.

غارت و چپاول ثروت و دارایی های ملی و مردمی به نام بیت المال و بنیاد شهید و مستضعف و جهاد و صندوق قرض الحسنه و هزاران نهاد دزد پرور دیگر.

شکستن قلم روشنفکران، سانسور،خفقان، تعقیب، دستگیری، زندانی کردن، شکنجه و اعدام هزاران هزار جوان مخالف خط امام.

کودک آزاری، تبعیض جنسی،تبعیض دینی و عقیدتی و سرکوب تمامی افکار غیر خط امامی.

نابودی دستاوردهای مبارزاتی زنان و بردن آن ها به زیر چادر و روسری به ضرب چماق و توسری.

نابودی تشکل های صنفی و سیاسی و اجرای قوانین ضد کارگری به سود آخوندیسم کارفرمایی.

بنیان گذاری بسیج و سپاه پاسداران که حتی به قوانین حکومت استبدادی خودشان هم گردن نمی گذارند.

نابودی دستاوردهای دانش و هنر و جایگزینی حج، روضه، نوحه، عزاداری و خرافات کثیف به جای آن ها

نابودی شادی، موسیقی و رقص و جای گزین کردن گریه و زاری.

به زیر خط فقر بردن اکثریت مردم ایران و به ثروت رساندن آخوندیسم تبهکار( جامعه توحیدی شیعیی)

اگر چه این سیاهه سر دراز دارد و خودتان صد در صد می توانید ده ها مورد دیگر نام ببرید، اما همین ذره عمق فاجعه خط امام را روشن می کند. بعید می دانم که بشود یک نکته مثبت در این خط ویرانگر و ضد بشری نشان داد.

نمی دانم موسوی و کروبی چه اصراری دارند که خودشان را به این خط می چسبانند و لابد احمدی نژاد و خامنه ای را خارج از این خط؟ هر چند خامنه ای خودش خط دار است و خط امام را به تخمش هم حساب نمی کند.

چهارشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۸۹

سکینه محمدی و چوپان های دروغگو

سکینه محمدی خواسته یا ناخواسته به نماد مبارزه انسان گرایان در سر تا سر جهان علیه سنگسار و قوانین بربرمنشانه دینی مبدل شده است.

پس از اعتراضات مردمی یک سال اخیر حکومت اسلامی برای زهر چشم گرفتن از زنان و نشان دادن قدرت خود، بساط سنگسار را دوباره به راه انداخت و اعلام کرد که می خواهد سکینه محمدی را سنگسار کند. این خبر موجب اعتراضات گسترده جهانی علیه بربریت اسلامی شد و بارگاه ولایت فقیه را وادار به دروغ گویی و پس نشینی واداشت. احمدی نژاد مثل همیشه پشت تریبون چاخان پراکنی رفت و پخش این خبر را به دشمنان اسلام و نظام نسبت داد. در ایران اما سازهای دیگری زده می شود. خانواده سکینه مورد آزار حکومت قرار می گیرند و آن ها را تهدید می کنند که از افشای دروغگویی حکومت دست بردارند. سکینه بخت برگشته به ابزار بازی ولایت فقیه با افکار عمومی جهانیان مبدل شده است. هر چند گاهی آخوندکی از گوشه ای به میدان می پرد و جار می زند که سکینه باید اعدام شود، سکینه باید سگنسار شود و روز بعد از تریبون های رسمی رد می شود. سکینه در این بازی تنها نیست. سی سال است که حکومت اسلامی دارد با تمام مردم ایران و جهان بازی می کند. انتهای این بازی به جایی می رسد که یا گرگ یا مردم و یا گوسفندان، چوپان دروغگو را از میان بردارند. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

چهارشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۸۹

دراز لقمه یا ساندویچ

من نمی دانم این فریدون جنیدی عزیز در شهر کورها دارد دنبال چه کسی می گردد؟ کشوری که دکترش بشود احمدی نژاد و حداد عادل، بیش از این چه انتظاری می توان داشت. همه می دانند که این فرهنگستان زبان فارسی پر از مفت خورهای یک شبه دکترشده است. از نسل زبان شناسان و ادیبان کسی در ایران باقی نمانده. خودت هستی و چند تا انگشت شمار که نه قدرت اجرایی دارید و نه تریبونی که صدایتان را به گوش مردم برسانید. خودتان را ناراحت نکنید. در میانه این همه رنج و درد و فقر و فلاکت بگذار اگر ساندویچی هم گیر گرسنه ای افتاد آن را « دراز لقمه » بنامد. کاش در واقعیت هم لقمه های مردم کمی درازتر می شد.

دوشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۸۹

فاجعه حکومت اسلامی

خامنه ای یک بار گفته بود که جنگ با آمریکا را باید به بیرون از مرزهای کشور بکشانیم. یعنی برای حفظ نظام و سرکوب نارضایتی های مردم، بحران با غرب را همواره تازه نگهداریم. برای ادامه بحران حکومت اسلامی به شریک نیاز داشت و این شرکا را تنها می شد با پول خرید. از همان ابتدای حکومت و در دوران خمینی یارگیری آغاز شد. این فاجعه سرکوب در درون و بحران آفرینی در بیرون مرزها تا به امروز ادامه داشته و به قیمت فقر و سیه روزی مردم ایران ادامه خواهد داشت. فرستادن شمش های طلا برای حماس و چمدان های پول برای شرکای افغانی، سوری، لبنانی و … در همین راستا است. سفر احمدی نژاد به لبنان و حضور در کنار مرزهای اسراییل چیزی نبود جز گرم نگه داشتن این تنور خانمان سوز. احمدی نژاد با سفر به لبنان دست به تحریکاتی زدکه هم برای خودشان آب است و هم برای غرب و زرادخانه هایش نان. سی سال است  هر روز می شنویم که آمریکا و اسراییل می خواهند به ایران حمله کنند. این بحران ساخته گی - که حکومت اسلامی و غرب دانسته به آن دامن می زنند- نتیجه ای جز فاجعه برای مردم ایران در بر نداشته است. خامنه ای و احمدی نژاد از شکم گرسنه کودکان کارتن خواب و خیل بی شمار فقرزدگان می دزدند و در جیب سران حزب الله و حماس می ریزند. تا قدرت بخرند و عمر حکومت اسلامی را چند صباحی طولانی تر کنند. ترس پوچ و تو خالی که غرب از حکومت اسلامی در دل شیوخ منطقه انداخته منجر به فروش میلیاردها دلار اسلحه به عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی شده است. تصویری که غرب از ایران به دست می دهد آدم را یاد شوروی سابق و خطر کمونیسم در دوران جنگ سرد می اندازد. آن گاه که دیوار فرو ریخت چیزی جز حکومتی مستبد و پوشالی پشت آن دیوار هولناک نبود. حکومتی که شهروندانش برای خوردن همبرگر و پیتزا و کوکاکولا از سر و گردن هم بالا می رفتند. خامنه ای فکر می کند که دارد در بیرون از مرزهای کشور با غرب می جنگد. احمدی نژاد هم مثل قارقارک مرتب به غرب بد و بیراه می گوید. غرب هم دارد این نظام پوشالی را مثل خرس شوروی و ببر چین و عقاب صدام باد می کند و در کنارش اسلحه می فروشد. به هر جا دوست داشت حمله می کند و نفت مفت به دست می آورد. مصرف خطر اسلام که به سر رسید رژیم را مثل صدام پوشالی از هم فرو می پاشانند، فروپاشی که نتیجه اش چیزی جز فقر و ویرانی بیشتر برای ایران نیست. مردم ایران تا دیر نشده باید به این حکومت پایان دهند. ما ارزش یک زندگی انسانی را داریم.