چهارشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۴

نورا باشیم



امسال هشت مارس برابر شده با صد سالگی درگذشت شاعر و نمایش نامه نویس بزرگ هنریک ایبسن. هیچ نویسنده ای به اندازه ایبسن بر اندیشه ی رهایی زنان از قید وبند جامعه مردسالار ، اثر نگذاشته است. او بر این بود که در جامعه مدرن زنان می باید از حقوقی کاملا برابر با مردان برخوردار باشند. زنان دیگر نمی توانند بپذیرند که با آنان به عنوان موجود جنسی، مادر، همسر، دختر و یا عروسک برخورد شود. آنها برای دستیابی به استقلال و رهایی از سنت های کهنه و پوسیده و فرهنگ مذکر حاضر به هرگونه فداکاری هستند. ایبسن درک روانشناسانه ژرفی از روابط جامعه و انسانها داشت. او حرکت تاریخی زنان به سوی آزادی را ، بسیار پیشتر از دیگران و به شکلی درست و منطقی دریافته بود. ایبسن به این نتیجه رسید که اگر زنان به استقلال و خوداندیشه گی دست یابند، آن گاه باید تعریف دیگری از مفهوم عشق و زندگی مشترک به دست داد. برای برپاساختن یک زنده گی ایده آل، زن و مرد مجبور به دگرگونی روابط کنونی و جای گزینی آن با رابطه ای مدرن ، برابر و انسانی هستند. اواعتقاد زیادی به نیروی دگرگون کننده عشق انسانی داشت و این اندیشه را در تمام آثارش بازتابانید. در « خانه عروسک » ، نورا از عروسکی زیبا و دلپذیر و همسری خانه دار به شخصیتی گذر می کند که تصمیم می گیرد بر روی پاهای خودش بایستد و جهان را از نو بکاود و تجربه کند. دیگر برای او کلمات آتشین و سطحی همسرش بی معنا و آزار دهنده می شوند. در پایان نمایش نورا همسر و بچه اش را می گذارد و دل به رهایی می سپرد. این حرکت نورا در آن دوره آن چنان تکان دهنده بوده که در اجرای نمایش در آلمان ، پایان آن را تغییر می دهند. بی شک این گونه تصمیم گیری در ایران کنونی ، جرم بزرگی برای یک زن خواهد بود.
چگونگی عشق ورزیدن دو انسان و احساس احترام عمیق به یکدیگر همان قدر مسئله روز است که در روزگار نورا بوده است. ایبسن سخت درگیر این پرسش بود که برای شناخت، اعتماد و زیستن با انسانی دیگر و اسباب شادی هم دیگر را فراهم آوردن چه باید کرد. او پاسخ این پرسش را در « زنی از دریا» پیدا کرده بود. در این نمایش ما با زوجی روبرویم که درگیر بحران جدایی هستند. شخصیت اصلی نمایش الیدا وانگل سالها عاشق سرسخت مردی بوده که هیچ گاه با او به وصال نرسیده است. در زندگی کنونیش با همسر خود اختلافات جدی دارد. این فشارهای روحی او را به نقطه ای می رساند که تصمیم می گیرد همسرش را ترک کند. در طول نمایش الیدا به بازشناسی خود و همسرش می پردازد. پس از بحث های طولانی و شناخت بیشتر از یکدیگر، زندگی او چشم انداز جدیدی می یابد. این بار الیدا با آزادی و استقلال دست به انتخاب می زند. او وقتی می بیند که همسرش به حرف هایش گوش می دهد بی آن که دست به پیشداوری و یا محکومیت او بزند، دوباره عاشق اش می شود و با او به زندگی مشترک ادامه می دهد. الیدا با این انتخاب آزاد دست رد به سینه ی عشقی می زند که پیش از این سرتا پایش را در آتش خود سوزانده بود. او به جای معشوق ، همسرش را با تمام کم و کاستی هایش بر می گزیند ، چرا که می داند آن عشق هم با تمام شعله های سوزانش در اثر زندگی روزمره خاموشی می گیرد و به امری عادی تبدیل می شود.
ارزش مندترین پیامی که ایبسن برای جامعه انسانی دارد : آزاد بودن زن به عنوان یک انسان برابر با مرد و استقلال او برای گزینش روش زنده گی است. جامعه ای که زنان در آن حق همسرگزینی، باردارشدن و نشدن و جدایی آزادانه ندارند، جامعه دمکراتیک و آزادی نیست. برای دست یابی به چنین جامعه ای زنان باید مانند نورای خانه عروسک ها به مبارزه با جامعه مردسالار برخیزند. ای کاش روزی زنان ایران هم مثل نورا بتوانند دست به انتخاب آزاد بزنند، بی آن که ترسی از پیگرد جامعه مذکر داشته باشند.

هیچ نظری موجود نیست: