پنجشنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۷

اوباما

مردم آمریکا با آرزوی روزهای بهتر و دگرگونی چهره ی سرمایه داری امپریالیستی رای خود را به سود باراک اوباما به صندوق ها ریختند. اگر چه سیاست های درازمدت و استراتژیک آمریکا از سوی نخبه گان سیاسی و بزرگ سرمایه داران این کشور طراحی می شود، اما بودن رئیس جمهوری مقتدر با اندکی دمکرات منشی می تواند نقش بسیار مهمی در چگونگی پیش برد اهداف استراتژیک آنها باشد. متاسفانه در مورد ایران بیشترین دخالت ها در دوره دمکرات ها رخ داده است و با آمدن اوباما بی شک شاهد دگرگونی هایی در سیاست های آمریکا خواهیم بود، اما نباید انتظار داشت که آمریکایی ها ایران را به عنوان ژاندارم خلیج فارس بپذیرند.
برخی نوشته های ایرانیان را درباره انتخاب اوباما خواندم که اغراق زیادی کرده اند. عده ای مثل احمدی نژاد و دارو دسته حکومت اسلامی اصلا باورشان نمی شد که اوباما انتخاب شود و برخی دیگردر اپوزیسیون به مداحی دمکراسی آمریکایی پرداخته و از امکانات فراوان افراد برای رسیدن به مقامات بالای دولتی نام برده اند. گویا تاریخ سیاه نژاد پرستی را فراموش کرده اند. اوباما سخنگوی ماهر و باهوشی است. بحران فلج کننده اقتصادی، جنگ عراق و افغانستان، چهره ی تخریب شده آمریکا در چشم جهانیان آمریکایی ها را به این نتیجه رسانده بود که باید دست به دگرگونی بزرگی بزنند. این خواست مردم آمریکا بود. اما تا چه اندازه اوباما بتواند خواست های ابتدایی مردم را برآورد سخن دیگرست. اوبا چالش های بزرگی روبروست: اقتصاد نیمه ویران با قرض جهانی ده بیلیون دلاری، جنگ باخته شده در عراق، قدرت گیری طالبان، ایران هسته ای، پاکستان، قدرت گیری روزافزون چین، هند و روسیه و مسئله آلودگی و محیط زیست. مشکلات بزرگ داخلی و قول و قرارهایی که به مردم داده است پیشکش.

هیچ نظری موجود نیست: