این افشین قطبی بیچاره را دوباره از پرسپولیس دک کردند. من نمی فهمم که قطبی چگونه در میان این گرگ های توطئه و دروغ نفس می کشد. این آدم که چند سالی با مربیان بزرگ فوتبال دم خور بوده و حرفه اش را خوب می داند چطوری مابین یک مشت الوات حزب الهی که همه کاره پرسپولیس اند دوام آورده. در نامه استعفایش رنگ خون و جگر خوردن را می بینم. بیچاره آمده بود شاید در میان این سیاهی ورزش بتواند چراغی روشن کند، اما نمی دانست که همان کسانی که جلوی رویش به به چهچه می کنند پشت سرش به او خنجر خواهند زد. ماجرای قطبی نشانگر این است که تا دیکتاتوری و جهل بر ما حاکم است امید به بهبود کم رنگ است. تا امثال مصطفوی ، کفاشیان، کاشانی، علی پروین، مایلی کهن و.. بر ورزش ما فرمان می رانند جایی برای امثال قطبی نیست. فوتبال ما اسیر مافیای حکومتی است. مافیایی که از کیسه ملت دزدیده و پروار شده است و به هیچ چیزی جز قدرت و سرمایه پای بندی ندارد. جای فطبی این جا نیست.
۱ نظر:
پولاد جان من مانده ام آدمی مثل قطبی چگونه رازی می شود در چنین سیستمی کار کند!؟ آخه برادر در آن مملکت فلک زده دیگر سگ صاحبش را نمی شناسد.
ارسال یک نظر