جمعه، اسفند ۳۰، ۱۳۸۷

مرگ را سر باز ایستادن نیست

خودمان را فریب ندهیم. این ماشین مرگ اسلامی سر باز ایستادن ندارد. امیر رضا میرصیافی اولین قربانی ماشین مرگ ساز نیست و آخری هم نخواهد بود. این ماشین با نصیحت و مویه و گریه از کار نمی افتد. با بیانیه و تومار چوب لای چرخش نمی رود. این ماشین را باید از کار انداخت. متوقفش کرد و سرنشینانش را به پای میز محاکمه کشاند. راهی به جزاین وجود ندارد. حالا بنشینید و توی سر خودتان بزنید و یا بروید به دست و پای خاتمی بیفتید و دعوتش کنید تا بیاید و به ریش اتان بخندد. خاتمی خودش سرنشین ماشین مرگ است. مگر در دوره او کم آدم زیراین ماشین له شدند؟ فراموش کاری تا کی؟ کم حافظه گی تا کی؟ دست کم بپذیریم که این ماشین تولید مرگ متعلق به حکومت اسلامی است و سازندگان این ماشین خلخالی و لاجوردی و سعید امامی نوچه گان خمینی بودند. چرا خودمان را به کوچه علی چپ می زنیم. خاتمی و موسوی و امثالهم مدافعان این نظام مرگ سازند. در رویای خودمان آنها را از هم جدا نکنیم. برای از کار انداختن این ماشین باید نخست آن را شناخت و واقعیتش را پذیرفت. چند میلیون امیر رضا باید قربانی شوند تا ما حقیقت ا دریابیم؟

هیچ نظری موجود نیست: