دوشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۹

جای خالی فرزاد

خبر را که شنیدم مات و مبهوت ماندم. گویی صحنه ی اعدام ها را پیش تر  در  خیالم دیده ام و حالا این صحنه ها واقعی شده اند. مثل همیشه اول باور نمی کنی اما با کمی تامل در می یابی این نخستین بار نیست که استبداد و دیکتاتوری در این میهن داغ دیده فاجعه می آفریند. این دایره ی لعنتی کشتار تا تو به یاد داری همین گونه بر مدار خون گشته و کینه و نفرت آفریده است. آری این نخستین بار نیست.

فکر کردن به صحنه ی اعدام دزدکی و ناجوانمردانه فرزاد کمانگر و آن چهار تن دیگر دل هر انسان با شرفی را به درد می آورد. تصور کفتارهایی که با لذت دینی این پنج جوان اسیر را به دار می کشند، انزجارآور و نفرت برانگیز است. این ماموران معذور که در مکتب آیت الله ها مشق آدم خواری کرده اند، نمادهای واقعی و بی چون وچرای حکومت اسلامی هستند. نماد حکومتی که نهایت وحشی گری و بربریت جهانیست. حکومتی که شالوده اش بر شکنجه، اعدام، خون ریزی و تحقیر و توهین انسان  بنا شده است. حکومتی که هر گونه حقوق ابتدایی را از مردم گرفته و با خرافات، سالوس و زهد و ریا بر آنان ستم می ورزد.

مامورانی که جان فرزاد و رفقایش را گرفتند، تربیت شده جامعه ی اسلامی هستند. جامعه ای که در آن زنجیر، قمه و سینه زدن صواب و خودآزاری و دگر آزاری موجب خشنودی خداوند می شود. جامعه ای که در روز روشن و در برابر چشمان هزاران بیننده خودآزار و دگر آزار مجرمان را به دار می کشند و یا سنگسارشان می کنند. این گونه رویدادها در هر کشور دیگری به سرنگونی حکومتش ختم می شد ، اما ما سی سال است داریم این ها را تحمل می کنیم و تازه پس از سی سال خونریزی می خواهیم آن ها را اصلاح کنیم.

حکومت اسلامی خامنه ای این کردارهای جنایتکارانه را تشویق می کند و به این جانوران وحشی مدال هم می دهد. آزار و سرکوب شهروندان حرف نشنو و اطاعت نکن لازمه نگهداری قدرت مطلقه ولایت فقیه است. قدرت جهنمی که نه از اراده مردم بلکه از دروغ، جهل و مزخرفات دینی توان می گیرد. این سرکوب عریان در ذات استبداد مذهبی است و با نصیحت و پند و اندرز دگرگون نمی شود.

مردمی که سی سال است دارند با ذهن و زبان خودآزار و دگر آزار آموزش و پرورش می یابند و فرهنگ سرکوب و اعدام به بخشی از زندگی روزمره آن ها تبدیل شده بی شک همین رفتار خشونت آمیز را با حکومت اسلامی خواهند داشت. آیا مادر فرزاد کمانگر و یا ده ها هزار خانواده ی داغدیده کینه و نفرت خود از حکومت اسلامی را فراموش می کنند؟ بدبختی این است که این دایره ی فلاکت، ویرانی و نیستی هماره تکرار می شود و راهی برای تنفس عشق،خرد، دمکراسی و آزادی انسان ایرانی نمی گذارد. افسوس!

۲ نظر:

Jay گفت...

پولا عزیز مدتی است که بیشتر پست های وبلاگت رو در فیس بوک شر میکنم امید دارم که راضی باشی و بنده به جهنم نرم برای دزدی :-) البته همیشه با اسم خودت و نشانی وبلاگت :-)
 

پولاد همایونی گفت...

جی عزیز آدرس فیس بوکت را برایم بفرست تا پیوند را برقرار کنیم. امروز در این سرای وحشت بسیار به هم محتاجیم.
یارباقی. دیدار باقی