دوشنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۹

جنون گاوی امام خامنه ای

خامنه ای با حکمی خودگو و خودخند خویشتن را نایب خدا در روی زمین خواند. درست مانند ابوعطا خواندن قورباغه. از امروز سرپیچی از فرمان جانشین خدا و پیغمبر ارتداد است و جرم آن مرگ خواهد بود. جنون قدرت و ترس از مردمی که خواهان آزادی و عدالت هستند خامنه ای را به جایی رساند که تیر خلاص را به کله خودش شلیک کند.

در فرهنگ اسلامی گویا هر شیادی و حقه بازی که دچار جنون قدرت و ثروت می شود، خودش را امام می خواند. اگر کمی به تاریخ اسلام دقیق شویم و فریب آخوندیسم را نخوریم متوجه این روند در کل تاریخ سراپا خون آلود و مرگ آور اسلام می شویم. اگر خمینی می توانست توی دهن خدا بزند چرا خامنه ای نتواند. سنگ مفت گنجشک مفت. این شیادی و شعبده بازی بخش اصلی داستان های من درآوردی « امامان معصوم » در تاریخ نکبت زده ایران است. حالا هی بروید و شکم خودتان را برای کورش و داریوش و خلیج فارس پاره کنید.

بی شک خامنه ای از روی ترس و بزدلی دست به این خودکشی زده است. ترس او از جنبش مردم ایران و شعار اصلی آن که مرگ بر دیکتاتور است، خامنه ای را واداشته تا محدوده قدرت خود برای سرکوب مردم را به بی نهایت برساند. از امروز هر اعتراضی علیه او و رئیس جمهور محبوبش یعنی محاربه با خدا. شیادی را می بینید؟ خامنه ای نبض مردم را دارد. فرهنگ پسمانده و توسری خور ما را خوب می شناسد. می داند که دست کم شصت در صد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند. و چشمشان به آسمان است که « روزی رسان » فرجی کند. خامنه ای به همین فقرزده گان و بیچاره گانی که خود حاصل حکومت اسلامی اند تکیه داده است. او نمی داند که این تکیه گاه چه لرزان و خطرناک است. خامنه ای از روی نادانی و بلاهت دست به خودکشی زد. او با حماقت تمام گوش هایش را گرفته و نمی خواهد واقعیت ها را بشنود. خامنه ای فکر می کند که تا ابد می شود بر سر خواب رفته گان کلاه گذاشت، او از جنبش مردم ترسیده اما هنوز آن را باور نکرده. تاریخ درس خوبی به او خواهد داد.

اگر خمینی و امامیت او تراژدی بزرگ قرن بود، خامنه ای کمدی مسخره و آبکی آن است. این نسخه خودساخته و نخ نما شده دست کمی از استاد خود در آدمکشی و دروغ گویی ندارد.

هیچ نظری موجود نیست: