پنجشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۹

ایران – مصر: پایان و آغاز دین سالاری

هیجده روز به درازای یک قرن مصری ها در میدان تحریر ایستادند، فریاد زدند، جنگیدند و کشته دادند تا فرار دیکتاتور را جشن بگیرند. لحظه ی سرنوشت ساز دیگری در تاریخ مردم مصر ثبت شد.

شورش مردم تونس و فروافکنی دیکتاتور بن علی و فرار او از کشور بازتاب گسترده ای در جهان و به ویژه کشورهای عربی داشت. این نخستین بار بود که در جهان عرب دیکتاتوری این چنین از دست مردم می گریخت.  گر چه جنبش های نمونه در یمن، اردن، بحرین، کویت،مراکش و لیبی در جریان است، اما انقلاب مصر پهنا و گستردگی بسیار بزرگتری دارد. مصر به عنوان بزرگترین کشور خاورمیانه با بزرگترین ارتش قاره آفریقا سرمشق کشورهای عربی است. پایان  دیکتاتوری در مصر  برای جهان عرب مانند فرو ریختن دیوار برلین در اروپا است.

مبارک به عنوان نماد دیکتاتوری از قدرت کنار رفت ، اما رفتن او  پایان کار نیست. قدرت هم اکنون در دستان ارتش و رئیس سازمان امنیت (عمر سلیمان) است. در هر کشور دیگری این حرکت موذیانه مبارک و سلیمان را کودتا می نامند، چرا که قدرت پیش از این هم در دست ارتش به فرماندهی مبارک بوده.

ارتش قول داده تا به مردم در گذر از دیکتاتوری به دمکراسی کمک کند. مردم مصر نباید به آن ها اطمینان کنند و به خانه ها برگردند. پیروزی بر دیکتاتوری تازه آغاز شده است. آن ها وظایف دشواری پیش رو دارند. انتخابات آزاد و دمکراتیک، قانون اساسی جدید و مهم تر از همه  برپایی ارگان ها، سازمان ها و احزابی که خونی نو در رگ های فرهنگ سیاسی وارد کنند. احزاب و سازمان های گوناگون از اسلامیون تا کمونیست ها و سکولاریست های لیبرال می خواهند زیر یک سقف برای آینده مصر جمع شوند. این پروسه بسیار دردناک و دشوار خواهد بود. مردم مصر باید از تجربه خونین ما ایرانی ها درس زیادی بیاموزند. موقعیت سیاسی مصر در خاورمیانه و دخالت های غرب و جامعه ای که سی سال در سایه ی ارتش، پلیس و سازمان اطلاعات تهدید شده و آزار دیده ، نمی گذارد که مردم مصر به این ساده گی از شر دیکتاتوری خلاص شوند.

با این همه مصری ها باید شادی کنند. صحنه های زیبای پس از فرو افتادن مبارک که میلیون ها نفر با خنده، گریه، فریاد و ذوق و شوق هم دیگر را در آغوش می فشردند و بدون ترس و واهمه حرف دلشان را می زدند، به یاد جهانیان و به ویژه مردم تحت ستم کشورهای عربی باقی خواهد ماند. هر آن چه  در آینده رخ دهد چیزی از تاثیری که انقلاب مصر در خاورمیانه و آفریقا خواهد گذاشت ، نمی کاهد.

و اما، بر خلاف تصور بسیاری انقلاب مصر را با انقلاب ایران نمی توان مقایسه کرد. انقلاب ایران نزدیک به یک سال طول کشید و در این مدت بدنه اصلی قدرت ( ارتش و پلیس)  را از آن جدا کرد و در پایان ساختار کل ارتش، پلیس و نیروی امنیتی را در هم شکست ( اگر چه ساختاری دهشتناک تر جایگزین آن شد). انقلاب ایران نیرویی را به قدرت رساند که پیش از این محصول شکست دو انقلاب بزرگ مردم ایران شده بود. این نیروی دین سالار باید می آمد و نقش ویران کننده خود را به پایان می رساند و از تاریخ ایران محو می شد. انقلاب ایران تصفیه حساب با مذهب بود. تپاندن دین سالاران در کلیسا و بستن درب به روی آنان در اروپا چهار صد سال طول کشید، این روند دارد در ایران با سرعت به پیش می رود. مصری ها اما در آغاز راهند. نه تنها مصری ها که کل جهان عرب. بی شک اخوان المسلمین قدرت زیادی در دولت آینده مصر خواهند گرفت. مصری ها درست در جایی قرار دارند که ما آغاز کرده بودیم، یعنی سال پنجاه و هفت.

مصری ها و تونسی ها اگر از دست آوردهای ما که به قیمت خون هزاران هزار به دست آمده بیاموزند و در چاه مذهب نیفتند، از ما پیشی خواهند گرفت. اما با ویژه گی های این دو کشور و فقر و فلاکت مردم، بعید است اسلامیون دست از سر مردم بردارند. در مصر ارتش همه کاره کشور است. ناصر و سادات و مبارک از درون ارتش و با کودتا به قدرت رسیده اند. ارتش مصر یک کاست ویژه در راس قدرت است. دولت در دولت است. پانزده درصد از صنایع بزرگ مصر در اختیار آن هاست. از تولید روغن زیتون تا شیر و سیمان بگیر تا تولید ماشین  و کشاورزی و دامپروری. عمر سلیمان ( رئیس جمهور موقت)  ارتشی است و رابطه نزدیکی با سازمان سیا دارد. او یکی از مخوف ترین مردان امنیتی مصر است. تمام استانداران مصر از میان افسران بازنشسته انتخاب می شوند. محبوب ترین باشگاه های ورزشی مصر در اختیار ارتش است.

مردم مصر چالشی دشوار در پیش رو دارند. ارتش مردم را به خانه ها فرستاده است. مبارک در شرم الشیخ به خوش گذرانی سرگرم است و انقلابیون مصر باید بمانند و ببینند که آیا ارتش به گفته های خود پایبند است ؟ گرفتن قدرت از دست ارتش و فرستادن آن ها به پادگان ها نخستین وظیفه مصری هاست، کاری که بدون آن دمکراسی شوخی بیش نیست.

جنبش مردم ایران در آینده ای نه چندان دور دین سالاری را از قدرت به زیر می کشد و آن ها را به مساجد و امامزاده ها می فرستد. مذهب هیچ نقشی در ساختار حکومت پس از فروپاشی نخواهد داشت. این گام بزگیست که مردم ایران خون بهای آن را داده اند. اما مصری ها هنوز در آغاز راه این چالش بزرگند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بسیار تحلیل عالی
نشون میده ما ایرانی ها جلوتریم
مطمئن باشید که عربها تازه رسیدن به 30 سال پیش ما ، اسلام که حکومت کنه به اونها، میشن مثل ما بعد دوباره یه انقلاب دیگه