پنجشنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۸۶

بازی ملوان ها

ماجرای اسیران انگلیسی با خیر و خوشی تمام شد. آنها با گز و پسته اهدایی رئیس جمهور حکومت اسلامی راهی خانه شدند تا دهانشان را شیرین کنند و تا آخر عمر دعاگوی رئیس جمهور محبوب ملت شهید پرور شوند. آن ها دارند داستان هایشان را می فروشند و به ریش ملت ایران و انگلیس می خندند. کلاه گشاد سر کسانی رفت که با ذوق و شوق این بحران را آخر عمر رژیم فرض می کردند و قند توی دلشان آب شده بود برای حمله آمریکا و انگلیس به ایران. دایی جان ناپلئون هایی که جان مردم ایران برایشان پشیزی ارزش ندارد و تنها به بازگشت خودشان به قدرت و غارت مردم با سبک و سیاقی دیگر می اندیشند. دسته دیگری هم بودند که این حرکت رژیم اسلامی را ستودند و رگ ناسیونالیستی اشان بیرون زده بود و ملت را به دفاع از حکومت اسلامی فرا می خواندند. کسی نگفت که این بازی را برای چی راه انداختن و هدف این بازی چه بود. این معرکه گیری آن قدر ریشش درآمده بود که اکثریت رسانه ها از آن با نام بازی سیاسی یاد کردند. تنها آدم های بیداری که فریب شعبده را نمی خورند متوجه این بازی برای قدرت مند جلوه دادن حکومت اسلامی و سپردن وظیفه ژاندارم بحران ساز به آن در آینده نه چندان دور شدند. اگر در آن سوی خاورمیانه اسرائیل در میانه دویست میلیون عرب سنی مذهب مجبور است برای زیست خودش دست به هر کاری بزند . در این سوی خاورمیانه هم باید قدرتی باشد که موازنه را نگه دارد. هم اسرائیل و هم آمریکا می دانند که ضعف ایران به عنوان یک قدرت غیر عرب منطقه یعنی خطر بزرگ برای اسرائیل ، به همین دلیل آن ها می دانند ژاندارمی ایران در منطقه چه سودهایی برایشان دارد و خواب آن هایی که فکر می کنند آمریکا به ایران حمله می کند خوش باشد که طالعی برای واقعی شدن این خواب ضد مردمی نیست.
اروپا و آمریکا می توانستند با یک جایگزین دمکراتیک برای این حکومت به روند عادی شدن خاورمیانه کمک زیادی نمایند اما آنها می دانند که وجود یک ایران دمکراتیک و قدرت مند بسیار به ضرر آن هاست . بودجه های عظیمی که این ها برای رشد و گسترش مذهب و خرافات در خاورمیانه به کار برده اند ، اهداف دراز مدت اشان را آشکار می کند. کمک های پنهان غرب به اسلامیست ها و فاشیست های مذهبی در این ربع قرن اخیر راه به جایی برده است که هیچ صدای انسانی و دمکراتیکی جرات بیان خودش را ندارد. جایی که برای کله سلمان رشدی جایزه تعیین می کنند ، کدام روشنفکر بومی توان نفس کشیدن و انتقاد کردن دارد. تمام این بازی های سیاسی که حالا شکل هسته ای و اتمی هم پیدا کرده است برای زمینه سازی غارت های آینده است. حالا یک عده ای مشنگ هم راه افتاده اند و از ما می خواهند که بیاید برویم پشت سر حکومت جنایت بایستیم و در کنار ملا حسنی از وطن هسته ای دفاع کنیم. یادشان رفته است که تا دیروز همین رژیم مظلوم نما تنبان از پایشان در می آورد. این بازی ها بدون حضور ما پیش رفته و خواهد رفت. تنها می ماند که به نظامی گری فاشیست ها با هر رنگ ولباسی چه غربی و چه اسلامی آن نه بگوییم و دستشان را رو کنیم. این کار از ما بر می آید.

هیچ نظری موجود نیست: