نامش مختار بی بی است و در روستای کوچکی در پنج آب پاکستان زندگی می کند. این زن که سواد خواندن و نوشتن هم ندارد ، چهره شناخته شده نابرابری و پایمالی حقوق زن در جهان اسلامی شده است. در فوریه سال 2002 به دستور ملا و دیگر بزرگان روستا در حضور ملت غیور و شهیدپرور مورد تجاوز جمعی قرار گرفت. جرمش این بود که برادرش با دختر خان روستا نرد عاشقی زده بود. این شیرزن پس از آن رخداد دردناک تصمیم می گیرد که به دادگاه شکایت کند. با کمک یکی از خبرنگاران با وجدان پاکستانی موضوع را به سازمان های دفاع از حقوق بشر و زنان می کشانند. پس بین المللی شدن مسئله مشرف رئیس جمهور پاکستان دستور بر پایی دادگاه را می دهد. داستان دادگاه چند سال است که ادامه دارد و در اثر فشار مراکز مذهبی هنوز به هیچ جایی نرسیده و کسی را هم محکوم نکرده است. تنها کاری که دادگاه انجام داده گرفتن غرامت سنگینی از بزرگان روستا است که مختار بی بی هم آنها را خرج برپایی مدرسه ای در روستا کرده است. او می گوید : « من این مدرسه را ساخته ام چون می دانم تنها دانش آموختن می تواند ریشه تجاوزات متعددی را که روزانه در اطراف من رخ می دهند، بخشکاند.»
بی بی خودش نمی تواند به نویسد و به خواند. یکی از خبرنگاران بی.بی.سی برای او وب لاگی ساخته است و حرف های او را پس از پیاده کردن از روی نوار در وب لاگ او به زبان اردو منتشر می کند. وب لاگ او خواننده بسیاری دارد. هر چند بسیاری فکر می کنند که وب لاگ او آب روی پاکستانی ها را در جهان می برد ، اما زنان با چشم مثبتی به کارهای او می نگرند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر