جمعه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۹

خامنه ای : دل موش، پوست پلنگ

مدتی است که ارتش مزدبگیران خامنه ای و احمدی نژاد زبان درآورده اند و جنبش ملت ایران را به سخره می گیرند. از آبدارچی احمدی نژاد تا کیسه کش حمام اندرونی ولایت. از نماینده خامنه ای در مسجد ابرقو تا فلان بازاری انجمن حجتیه ای به سخن آمده و مرتب مثل بز اخفش حرف های حضرت چوپان را بلغور می کنند.

خامنه ای که در روز عاشورا سیلی محکمی خورده و دچار خفقان شده بود، به تارگی زبان باز کرده و آنانی را که به خدایی قبولش ندارند، مزدور بیگانه، خارج از نظام ولایت و مستحق مجازات دانسته. جماعت لمپن و ساندیس خور هم که از خیر سر پول نفت پروار شده اند و در هشت ماه گذشته موش شده و به لانه رفته بودند، بیرون خزید و با او دَم گرفته اند و عربده می کشند. این جماعت عقب مانده تصور می کنند که نبرد دمکراسی با دیکتاتوری تمام شده و ملت جنایات این سی سال را فراموش کرده و با خوبی و خوشی به خانه هایشان برگشته اند. تنها مغز علیل ملا حسنی، مصباح یزدی،  جنتی، خامنه ای، لاریجانی ها و احمدی نژادها ممکن است دچار چنین توهم متورم فکری شده باشد. آقایان خیال خام نپرورانید. مردم ایران بیش از هر زمان دیگر زنده و تازه نفسند. مگر عدالت و آزادی تمام شدنی است. ابله ترین آدم هم می داند که عمر دیکتاتوری و استبداد دینی به پایان رسیده، اما شما نمی دانید. یا می دانید و خودتان را به خریت زده اید. البته از این جفتک های بی رحمانه ای که برای مردم می اندازید می شود فهمید که هنوز هم به فکر نجات کشتی سوراخ شده ولایت از چنگال امواج خروشان ملت تشنه آزادی هستید. زهی خیال باطل. شب دراز است و قلندر بیدار.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

ولي امر خدا كار چاق كن خدا چاقو تيز كن خدا دشمن شناس دشمن كش دشمن گير بيار دشمن بدشمن خدا اسيد علي ملقب به نشانه كبير خدا تازه ميخواد مجي عقب مانده را بكنه جاي نشين خودش از بس ساد ه زيست هست كمتر از كوشت قرقاول به لب نمزنه عين علي هست از علي عم علي تر