رابطه علنی با آمریکا بر اساس احترام متقابل به سود مردم ایران است. باز کردن درهای ساختگی و شکستن حصاری که حکومت از درون آن و به هزینه مردم ایران به جهان بیرون سنگ پرتاب می کند و ثروت ملی را خرج یارگیری از میان نیروهای خودی در خاورمیانه می نماید – تا بر عمر خود بیافزاید – جز زیان چیزی دیگری برای مردم ایران دربر ندارد. حکومت اسلامی برای ادامه نقض حقوق مردم و تحکیم قدرت خود بر منابع و ثروت های ملی و غارت آنها باید به این سلطه عینیت بیرونی دهد. امروز رابطه پنهان حکومت با آمریکا و همکاری بی مزد و مواجب آنها با دم و دستگاه بوش برای اشغال عراق و افغانستان بر همگان روشن است. لاس زدن های بی مزه و خوش رقصی های پشت پرده از یک سو و از سوی دیگر عربده کشی و لاف و گزاف زدن ها به حدی مسخره شده که تنها به درد فریب در خواب شدگان می آید. بازی سیاسی و جنگ لفظی که نزدیک به سی سال در جریان است ریشش درآمده و کاربردی ندارد.
آمریکا هیچ گاه قصد جنگ رو در رو با ایران را نداشته و ندارد. آمریکا بزرگ ترین دشمنان منطقه ای حکومت – طالبان و صدام – را با کمک خودشان از قدرت به زیر کشید. اختلاف حکومت با آنها بر سر قدرت در منطقه است. پیش شرط برقراری روابط علنی به رسمیت شناختن آنها از سوی آمریکا به عنوان ژاندارم منطقه است. با وجود اسرائیل و اعراب، غرب با این خواسته – به ویژه در این شرایط بحرانی – مشکل دارد. توافق غرب با این خواسته یعنی پذیرش تمام خواسته های حکومت اسلامی در زمینه تولید سلاح های هسته ای، کمک ناخواسته به قدرت گیری حماس و حزب الله و نیروهای اسلامی در عراق، سرکوب نیروهای مخالف در درون کشور و از همه مهمتر سپردن افسار منابع نفت و گاز منطقه به دست آنهاست.
در میانه این دعوای لفظی منافع مردم ایران لطمه بسیاری خورده است. حکومت اسلامی برای نگه داشتن مردم در قلعه ی خود ساخته اش باید درب قلعه را بسته نگه دارد. بازشدن این درها و رابطه مردم با جهان بیرون به ضرر شدید حکومت است. سانسور اینترنت و کنترل خشن پاسداران بر تمامی وسایل ارتباط جمعی و فشار بی حد و مرز بر رسانه ها در این راستا است.
در آستانه انتخابات و برای داغ کردن تنور آن حکومت چهره عوض می کند و مهره های خودش را با وعده وعیدهای توخالی – که در حقیقت خواسته های واقعی مردم است – به میدان می فرستد. هم اکنون موسوی با شعار « من با اوباما مذاکره می کنم » جلوی صحنه آمده. او می داند که این خواست مردم است و با آن می شود بازی کرد و رای به صندوق حکومت آورد. اما موسوی فقط شعار می دهد. حکومت همواره در آستانه انتخابات مهربان می شود.
از آن جا که مذاکره علنی و روابط آشکار با آمریکا به نفع مردم ایران است، حکومت به آن تن نخواهد داد. مگر از روی اجبار. پای اجبار که در میان باشد همین آقای خامنه ای که می گوید ما نمی خواهیم به نظم نوین جهانی وارد شویم، فتوا می دهد که در اسلام رابطه با آمریکا واجب خدایی است.
۱ نظر:
وبلاگ شما را نگاهی کردم و فکر میکنم که نکات فکری مشترک زیادی با هم داریم. باز هم سر خواهم زد. در مورد قضیه داروین من با نظریه او موافق هستم اما نه با تحلیل او در مورد تفوق غایی جامعه اروپایی آن دوران بر «بربرها». مسلما اگر داروین در دنیای امروز زندگی می کرد به اطلاعات علمی که امروز وجود دارد دسترسی میداشت غیر ممکن بود که آن نظر را ابراز کند. او بر اساس تحقیقات محدودی که کرده بود به این نتیجه رسیده بود که مغز انسان اروپایی از دیگران بزرگتر است و نمیدانست که منشاء انسان کنونی آفریقا بوده است. مایل هستم وبلاگ شما را در وبلاگم لینک کنم. چنانچه تمایل ندارید یک ندا بدهید. ارادتمند محسن کردی
ارسال یک نظر