بیانیه اخیر آقای موسوی تامل برانگیز است. از سویی محکم و استوار ایستاده و به حکومت هشدار می دهد که بر سر حرف خود هستم و مردم نه تنها به خواسته من بلکه برای گرفتن حق پایمال شده خود به خیابان ها آمده اند. من هم جزیی از این جنبش سبز و بالنده ام و تا پای جان هم ایستاده ام. این واژه ها آدم را یاد سالوادور آلنده می اندازند. آلنده که تا پای جان بر سر پیمان خود با مردم ایستاد و سر آخر هم به دست کودتاچیان به قتل رسید. اگر چه سید علی پینوشه میداند که ایران شیلی نمی شود و شرایط جهانی با آن روزها فرق زیادی دارد، اما پیشگام مردم شدن نیاز به ازخودگذشتگی دارد.
از سوی دیگر می توان چهره و خط فکری امثال رفسنجانی را در جای جای بیانیه دید. وقتی موسوی هنوز از حفظ نظام و یا اصلاحات با تکیه بر قانون اساسی سخن می گوید، رفسنجانی را در ذهن تداعی می کند. فردی که برای حفظ نظام( و البته ثروت های بادآورده) حاضر به هر پشتک و وارو زدنی شده است. به گفته خودتان امروز بیش از هر چیز ما به شفافیت نیاز داریم. آیا پیشنهاداتی مثل آزادی زندانیان سیاسی، اصلاح قوانین انتخابات ، آزادی رسانه ها و یا طرح آشتی ملی تکرار رفسنجانی شش ماه پیش نیست؟ مردم از روی این ها رد شده اند. آشتی ملی با کی آقای موسوی؟ با خامنه ای، احمدی نژاد، لاریجانی ها، مشایی، جنتی، علم الهدی، مصباح یزدی، رادان، اژه ای و …؟ آیا می شود با قاتلان و جنایتکاران که به گفته خودتان مردم را از پل ها پایین می اندازند آشتی ملی نمود؟ آیا پذیرش قانون اساسی مساوی با پذیرش مهم ترین اصل آن یعنی ولایت خامنه ای قاتل نیست؟
آقای موسوی وقتی کیهان حسین بازجو بیانیه را بیانیه عمرسعد می خواند، می دانم که از ایستادگی شما حرص می خورد و خوشحال می شوم. اما از آن سو امثال رضایی هم گویا بوی کباب شنیده اند و می خواهند شما را به دام بیاندازند. هر چند موقعیت شما و ستمی را که حکومت به شما می کند درک می کنم، اما برخی حرف های شما در این بیانیه نگرانم می کند.
آقای موسوی جنبش مردم ایران در انتخابات روییده نشده، این نهال سی سال است که دارد می بالد و سبز می شود. این جنبش بازگشت ناپذیر است. زمین می خورد. سرکوب می شود. از پا می افتد. اما به گذشته پیش از انتخابات بر نمی گردد. این جنبش برای از بین بردن دیکتاتوری مافیایی و بازگرداندن هویت و قدرت ایران به دست مردم ایران است. این جنبش هیچ سودی در حفظ نظام اسلامی ندارد و باز گشت به چنین نظامی ادامه همان ستم گری ها این بار توسط عده ای دیگر است. مردم ما مدرن تر از آن هستند که چنین نظام قرون وسطایی بتواند بر آن ها حکومت کند. این مهم را دریابید. ما به آلنده و مصدق نیاز داریم. رفسنجانی در کشور ما فراوان هست.
۱ نظر:
وبلاگ شما مدتی است در سیمرغ پیوند شده است.
ارسال یک نظر