از بعداز ظهری که شاهد باخت تیم ایران به چین بودم ، حالم گرفته است. نه برای اینکه باختیم - فوتبال از این برد و باخت ها زیاد دارد. غم من از این استعدادهایی است که مثل همه ی چیزهای دیگر در زیر سلطه استبداد اسلامی به هدر می رود. بچه های ما به ویژه آن جوان ریز نقش - حسین کعبی - و یا مهدوی کیا و یا کریمی و ... دیگران تمام توان خود را به کار بردند تا بتوانند لبخندی از پیروزی بر لب مردم سرکوب شده ایران بیاورند ، اما نتوانستند. بی اهمیتی حکومت آخوندی نسبت به ورزش و فساد بی اندازه ی که سرتاپای ورزش ما را گرفته ، ما را به جایی رسانده که در برابر تیم هایی مثل عمان یا اردن کم می آوریم. دستگاه پرزرق و برق فوتبال آسیا هم که با پول شیخ های نفتی اداره می شود تا بن دندان به فساد آلوده است. اینها با پول توی سر ملت های آسیا می زنند. بگذریم ما اگر می توانستیم همان بازی را که در برابر کره کردیم با چین انجام دهیم بی شک چین را مغلوب می کردیم. بدبختی آن است که در بازی های حساس همیشه داوران عرب را برای ما می گذارند، داورانی که در جهان به رشوه خواری مشهورند. داور لبنانی بازی امروز با دادن یک کارت قرمز بی خود و بی دلیل به ستار زارع باعث شد که ما ده نفر بشویم و نتوانیم به فینال برویم. با این حال تیم ما تا دقیقه صد و بیست مقاومت کرد. بردن یا نبردن : مسئله این نیست . مسئله اصلی دستگاه ورزشی ماست که سرتا پا آلوده است و این وقایعی هم که در عرصه مسابقات ورزشی ما با دیگران رخ می دهند از همان فساد سرچشمه می گیرد. حالا هی نفت را بفروشید و بدهید به حزب الله لبنان تا داورشان بیاید و حالاتان را بگیرد. سوریه و پسر اسد را فراموش نکنید؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر