پس از باخت غم انگیز برزیل و آرژانتین، جام جهانی به جام ملت های اروپا مبدل شد. فرانسه که با سختی از سد تیم های ضعیفی چون سویس و توگو گذشته بود، با بازگشت شگفت انگیزی اسپانیا را به زانو در آورد و برزیل و پرتقال را به خانه فرستاد. ایتالیا هم دست کمی از فرانسه نداشت. پس از بازی ایتالیا با آمریکا کسی فکر نمی کرد که این تیم لنگان لنگان خود را تا فینال بالا بکشد. البته پیشتر گفته بودم که هرگاه ایتالیا زیر فشار رسانه های همگانی قرار می گیرد، تیمش یک دست تر و همبسته تر می شود. آنها هم جزو شگفتی های این جام بودند و مثل فرانسوی ها شایسته قهرمانی هستند. برای من هیچ فرقی ندارد که کدام یک پیروز می شوند. اگر فرانسه ببرد که تاثیر مثبتی در مبارزه با نژاد پرستی دارد و برد ایتالیا هم می تواند اندکی آب روی از دست رفته فوتبال این کشور را بدان باز گرداند.
خوش ترین خاطره من از جام بیرون رفتن استرالیا و انگلیس از جام بود و بدترین آن هم شکست نه چندان آبرومندانه برزیل و آرژانتین بود.
بهترین هایم این ها بودند:
- بازی غنا و چک
-خط حمله آرژانتین که پکرمن آن را در برابر آلمان نابود کرد
- آندرانیک تیموریان
- دفاع پولادین ایتالیا و فرانسه
- تماشاگران که دوستی ملت ها را به بهترین شکل به نمایش گذاشتند.
- برنامه ریزی بسیار خوب آلمانی ها و به ویژه تبلیغات آنها علیه نژادپرستی در میدان های فوتبال
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر