6 تیم از 32 تیم در کله من چرخ می خورند. از ده نفر، نه نفر برزیل را برنده جام جهانی می دانند. من اما با بازگشت به یادمان هایم می گویم که آرژانتین برنده این جام خواهد بود. آرژانتین حرفه ای ترین آرایش گران ویژه فوتبالیست ها و خوش مزه ترین بیف و بهترین بازیکنان دنیا را دارد. البته سخت است که با این دلایل آبکی بخواهم توی صورت پیامبران و پیشگویان و مفسرین فوتبال پژوه بایستم. آن هم پبش از آنکه داوری در سوتی دمیده باشد و یا توپی روی زمین به حرکت درآمده باشد.
از شش تیم برنده در کلاه شعبده تنها آرژانتین را می توانم بیرون بکشم. تصورش برای من سخت است که جام جهانی از چنگ برزیل ( 1958- 62-70-94-2002 ) فرانسه ( 1998 ) آلمان (1954-74-1990) آرژانتین( 1978-1986 ) ایتالیا ( 1934-38-1982) و یا انگلیس ( 1966 ) بیرون بیاید.هر فوتبال دوستی که درس هایش را خوب آموخته باشد، می داند که قهرمانی را از این جماعت گرفتن – که در هفده جام گذشته پانزده بار نگهبان آن بوده اند – کار ساده ای نیست. تنها اوروگوئه توانسته دوبار در خانه خودش قهرمان این جام شود ( 1930- 1950 ) .
نسل جدید بازیکنان آرژانتینی که تیم ملی را تشکیل می دهند، به این درک رسیده اند که مسئولیت رفرم های سیاسی و اقتصادی نه بر دوش فوتبالیست ها که بر عهده کسان دیگریست. آنها فشاری را که از این جهت بر دوش تیم های ملی سابق بود، احساس نمی کنند. دیگر دوره ای که مارادونا مجبور بود برای انتقام گیری از انگلیسی ها و سرافکندگی شکست در جزایر فالکلند ، با دست توپ را وارد دروازه انگلیس کند گذشته است. تیم ملی آرژانتین مسئولیت پوشش دادن به فلاکت های اقتصادی و فقر و ستم کاری ژنرال ها را به عهده ندارد. این نسل با آزادی بیشتری به میدان می آید.
من از برزیل، برزیل گفتن خسته شده ام. نه از تیم برزیل – که بسیار دوستش دارم- بلکه از پیامبران فوتبال شناس که شب و روز برزیل را در بوق و کرنا می دمند. از انگلیس هم بیزارم. نه به حاطر انگلیسی بودنشان بلکه از تیم آنها که تمام امیدش بسته شده به ناف « رونی » و جنجالی مسخره ای که رسانه ها بر سر پای او به راه انداخته اند. مثل همیشه آفتابه لگن هفت دست و نهار و شام هیچی. تیمی که سرنوشتش با رونی تعیین شود و سرمایه دار بحرینی 500000 پوند بر سر قهرمانی اش شرط بندی کند، باید ختمش را از هم اکنون خواند.
فرانسه در جام پیشین همراه با آرژانتینی ها سرافکنده به خانه بازگشتند. این بار زیدان آخرین بازی هایش را انجام می دهد. همین می تواند خطر آفرین باشد. چند بازیکن سالمند که فوتبال را خوب بلدند و می توانند برای هر حریفی خطر بیافرینند.
آلمان همواره موذیانه و با حرکات ایذایی خودش را تا فینال می کشاند. جام پیشین را فراموش نکنید. سود بردن از بازی در خانه و محبت های بیکران فیفا و داوران و از همه مهمتر تماشاچیان سرزنده، آلمان را به جای صربستان در کلاه شعبده من جای می دهد.
ایتالیا سرافکنده به جام جهانی می آید. با بوی ناخوش آیند فساد و رشوه و تقلب و دوپینگ در فوتبال ایتالیا. کمتر کسی نام آنها را به میان می آورد. اما همین سرافکندگی گاهی غیرت را به جوش می آورد و کار دست دیگران می دهد. ایتالیا مثل جانور تیرخورده است. زخمش را می لیسد بی آن که به درمان آن بپردازد. آنها سر تیتر اخبار برای هر چیزی به جز فوتبال اند. به نظر من این سرافکندگی حق مسلم فوتبال ایتالیاست. این تیم در جام جهانی 1982 همین دردسرها را داشت و مدام از سوی رسانه ها تعقیب می شد. بیست و چهار سال پیش بهانه این بود که سه تن از بازیکنان تیم ملی همجنس گرایند( چه گناه بزرگی برای پاپ و خرمذهب های کاتولیک تر از پاپ ). پاسخ تیم بایکوت کامل رسانه ها بود. فشار رسانه ها تیم را به چنان همبستگی رساند که همان سال جام جهانی را به خانه آوردند. از حیوان تیرخورده باید ترسید.
ایتالیا و آرژانتین احتمال یک چهارم هستند. آرژانتین به فینال می رود و برزیل ، انگلیس و یا دیگران را شکست می دهد. این پیش بینی من است.
اما و اما ، یادمان نرود که فوتبال با سیاست و سرمایه گره پیچیده ای خورده است. فراموش نکنیم که در جام گذشته چگونه کره و ژاپن مشمول لطف بیکران داوران قرار گرفتند و یادمان نرود در 88 که رونالدو چگونه دچار اسهال شدید شد و تیم برزیل با چه افتضاحی از مقابل فرانسه گریخت تا جام در اروپا باقی بماند. و از همه مهمتر یادمان نرود که تنها یک بار – آن هم برزیل – در دوره ای که فوتبال هنوز به این حد آلوده نشده بود توانست جام را از اروپا به قاره دیگری ببرد.
هاله و روری طرح زیبایی برای جام کشیده اند. شرط بندی هم به راه است.
بابای عرفان هم که سخت سرگرم زمینه چینی برای تفسیرهای زیبا از بازیهاست
آرش که بی خیال همه چیز شده و چسبیده به تلویزیون
سیاورشان آخرین تحلیل ها را ارائه داده و این بار با هم روی آرژانتین می کوبیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر