اردشیر محصص هم رفت تا ما را با آثار ارزنده اش تنها بگذارد. آدم های کژ و مژ شده ای که گویی زیر بار ستم و استبداد در هم شکسته شده اند و اشکال مسخره ای به خود گرفته اند .مثل این که مهر فلاکت و سیه روزی بر پیشانی این آدم ها حک شده. جهنمی ناتمام که خودشان هم در ساختنش همکار و هم یار اند. ایران را می گویم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر