زنده باد ايران، ياشاسين آذربايجان
امروز كه بيانيه مجمع دانشگاهيان آذربايجان - درباره مراسم سالگرد بابك را خواندم ، اشك در چشمانم جمع شد. به راستی بر سر ملت ما چه می رود. اين بيانيه ی دردآلود مرا به درون تاريخ ميهنم برد. از آن روزی كه بابك همراه با يارانش تا آخرين قطره ی خونشان برای سرفرازی ايران جنگيدند، تا روزی كه ستارخان ، سالار و ثقه السلام كوشيدند تا بنياد ستمگری را براندازند و ايران را به زير پرچم قانون اساسی مشروطه برند ، تاريخ سرزمين ما همواره در حال تكرار است. آنی كوتاه در آزادی و بيداری و آنگاه فراموشی و استبداد. بياد آزاديخواهی و ايراندوستی آن شيخ بزرگ خيابانی ميافتم. پيشه وری مظلوم را می بينم كه از درون تاريخ داد ستم رژيم ستمشاهی را فرياد می زند و می گويد من اگر وطن فروش بودم دستگاه مرگ استالين مرا نمی بلعيد. صمد را می بينم ، عليرضا نابدل را می بينم بهروز و اشرف و مرضيه ی احمدی اسكويی را می بينم و هزاران آذربايجانی ديگر را كه در كنارشان برای بهروزی مردم ايران رزميده ام. بسياری از آن همرزمان هم اكنون در گلستان خاوران آراميده اند. آری اين بيانيه سينه دارد شرحه شرحه از فراق. به راستی چرا اين فرياد دردآلود را نبايد شنيد. مگر اين همان فريادی نيست كه بابك سر كشيد. چرا اين فريادها را نمی شنويد؟ امروز ايران ميليونها بابك دارد. بسياری از اين دانشجويانی كه برای دمكراسی در ايران می رزمند ، نامشان بابك است. هيچ نامی فراگيرتر از نام بابك در ايران نيست. مردم اين نام را با خاطره اسطوره ای / تاريخی كه با خود به همراه دارد ، دوست دارند.
و اما ،
قدرت اين بيانيه در مرزبندی دقيقی است كه با ناسيوناليسم كور و افراطی دارد. متاسفانه چه از سوی برخی جريانات ناسيوناليستی و چه از سوی جمهوری اسلامی تلاش می شود تا برچسب وابستگی و خيانت به جنبش بيداری مردم آذربايجان زده شود. اين بيانيه روی آنها را به خوبی كم می كند : بينش حاكم بر كل حركت، نقش برجسته و مهم روشنفكران، نويسندگان، نخبگان و دانشگاهيان در خط دهی حركت، بهرهگيری از ابزارهای مدرن علمی، دوری جستن از حيطههای خشك و متعصبانه ايدئولوژيكی، ارزش دادن به شخصيتها، پرهيز و بيزاری از برتری طلبی قومی و ملی به عنوان مشخصه اصلی افتادن در ورطة فاشيسم و ناسيوناليسم افراطی............. اين حضور، حماسة تحسين برانگيز ملتی است كه در طول يكصد سال گذشته، بزرگترين رشادتها و قهرمانیها را در راستای بدست آوردن آزادی، دموكراسی و عدالت برای خود و همه ايرانيان و تكامل يافته آنرا در قالب خواستهای ملی خويش در سالهای اخير داشته است.
بيانيه بر اينكه اين تجمع پيرو ايدئولوژی خاصی نيست تاكيد می كند و می گويد كه
هدف آن : بدست آوردن حقوق بشری و انسانی خويش و از همه مهمتر به منصة ظهور رساندن «حق» و «عدالت» است.
و اما ، انسانی ترين و در عين حال دوست داشتنی ترين بخش اين بيانيه جايی است كه آنها بر روش مبارزه ی خودشان انگشت می گذارند تا سلاح را از دست دشمن بگيرندو نگذارند كه با برچسب های خرابكار، آشوب طلب و جدايی خواه كه در تاريخ ما برای از ميدان بدر بردن حريف بسيار معمول است ، آنها را مغلوب كنند : (جنبش) ـ قالبی برای خود انتخاب كرده است كه میتوان آنرا «اعتراض مدنی» و يا به تعبير ديگر «راديكال مدنی» ناميد. مشخصه اصلی اين حركت كه از واژة «مدنی» استنباط میگردد، پرهيز از هر گونه خشونت و حركتهای غيرمدنی میباشد. رهروان حركت ملی آذربايجان با عملكرد خود نشان دادهاند كه عليرغم ناملايمات، مشكلات و سنگاندازيهای مختلف، پايبند قانون اساسی و اصول دموكراسی بوده و خواهان دستيابی به حقوق ملی و انسانی خود، كه به صراحت در قانون اساسی كشور و قوانين و كنوانسيونهای بينالمللی آمده است.
حرف حساب پاسخی ندارد، يا به گفته های خود در قانون اساسی سرودم بريده تان عمل كنيد و يا حركت اعتراضی مردم را عليه سياستهای استبدادی خود بپذيريد. ما با مسالمت سخن می گوييم ، اما تا ابد كه نمی توان منتظر ماند. يا به قانون خودنوشته اتان عمل كنيد يا گورتان را گم كنيد و برويد.
در بيانيه از زبانی استفاده شده كه پايبندی صادر كنندگان آن را به قانون اساسی جمهوری اسلامی نشان می دهد. ناگفته نماند كه اين بيانيه در ايران نوشته شده و از سوی كسانی است كه به هر رو در آنجا مشغول كار و زندگی هستند و بنابراين بايد به قواعد بازی پايبند باشند. اما آنچه مهم است نه كاربرد اين واژ ه ها كه روح خود بيانيه است. در آخر آنها غايت حركت خود را اينچنين بيان می كنند : غايت و هدف حركت ملی آذربايجان عليرغم طيف گسترده فعالان آن، ايجاد جامعهای آزاد، دموكراتيك، امن، توأم با رفاه و سعادت در قالب اعطای همه حقوق فردی، اجتماعی، فرهنگی و ملی است. از اينرو، بسترسازی فكری، قانونی و عملی برای ساختن چنين جامعهای نيازمند بينش گسترده، نوانديش، اصولگرا، دموكراتيك و صبور است كه گام برداشتن رهروان حركت ملی آذربايجان و دولت جمهوری اسلامی در اين خصوص نتيجهبخش خواهد بود.
آری ، من هم همصدا با اين عزيزان خواستار جامعه ای آزاد، دمكراتيك و آباد هستم. اين خواست بيانيه خواست تمامی ايرانيانی است كه برای يك جامعه ی آزاد كه در آن تمامی شهروندان در برابر قانون يكسان باشند ، تلاش می كنند. خواستی كه در ميهنمان ايران عمری به درازای تاريخ دارد. من هم همصدا با آنان می گويم : زنده باد ايران، ياشاسين آذربايجان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر