هفته گذشته رفته بودم لندن دیدن یکی از دوستان . او مرا به دیدن نمایشنامه ای برد که از سوی منقدان تئاتری انگلیس ، عنوان « بهترین تئاتر سیاسی » را گرفته است. نظری که هر تماشاگری با دیدن این نمایشنامه بر آن صحه می گذارد. پس از دوساعت نمایش بیداد ، هنگامی که چراغها روشن می شود ، مات و مبهوت می مانی که این نمایش بود یا واقعیت تلخی که بارها و بارها درباره اش خوانده و شنیده بودی و حالا دارد در جلوی چشمانت رخ می دهد. ناگفته نگذارم که اجرای این نمایش بیشتر به گزارشی مستند می ماند تا به تئاتر سیاسی سنتی که می شناسیم
موضوع نمایش بر محور زندانی می چرخد که آمریکایی ها در گوانتنامو ( خاک اشغال شده ی کوبا ) بر پا نموده اند و دوسال و اندیست که بی هیچ حکم و قانونی ، صدها تن از افراد منسوب به طالبان و القاعده را به بدترین شیوه های غیر انسانی نگهداری می کنند. هدف از برپایی این زندان این است که به عنوان « نهانگاه سیاه عدالت » عمل کند. جایی که نه تنها زندانیانش از هیچ گونه حقوقی برخوردار نیستند، بلکه حق دانستن این مسئله که چرا آنها را به آنجا آورده اند را نیز ندارند
گوانتانامو توسط روزنامه نگار مشهور ویتوریا بریتاین و گیلیان سلوو که نویسنده است ، نوشته شده. داستان نمایش بر اساس مصاحبه با زندانیان انگلیسی که از زندان گوانتنامو آزاد شده اند و خانواده ها ی آنها ، همچنین فعالان حقوق بشر و نامه های زندانیان ، شالوده ریزی شده است. هیچکدام از مقامات مسئول آمریکایی و انگلیسی حاضر به مصاحبه و دادن اطلاعات به نویسندگان نبوده اند. آنها هم از سخنرانی ها و نوشته های وزیر دفاع آمریکا دونالد رامسفلد و وزیر خارجه انگلیس جک استراو بهره برده اند
نمایش با سخنرانی جان استین نماینده پارلمان انگلیس آغاز می گردد و با سخنان او نیز پایان می گیرد. جان استین از جمله نمایندگانیست که آنها را لرد های قانون دوست می نامند. او در سخنرانیش بر این تکیه می کند که قانون حاکم بر اردوگاه گوانتنامو در مقایسه با ابتدایی ترین قوانین بین المللی حقوق بشر ، در سطح بسیار نازلی قرار دارد و هرگز نمی تواند پایه ای برای یک محاکمه دادگرانه باشد. لرد استین همچنین به سرنوشت زندانیان اشاره می کند که در دست های نظامیان و فرمانده کل آنها جرج بوش قرار دارد. بوش در سخنرانیهای عمومی خود این اسیران را « قاتل » معرفی می کند. او با همین واژه سرنوشت آنها را پیش از یک محاکمه ی حقوقی و در دادگاه رسمی ، رقم زده است. چندان تعجب آور نیست که نویسندگان نمایشنامه آن را در موازات رمان « فرایند » کافکا قرار می دهند. وکیل رمان کافکا خاطر نشان می کند که دفاع در دادگاهی که همه چیز آن پنهانی و در پشت پرده می گذرد ، دشوار است . نه تنها برای عموم که برای شخص مظنون . در گوانتنامو یکی از زندانیان می گوید : « نمیدانم به چه جرمی دستگیر شده ام که هم خود و هم خانواده ام قصاص آن را پس بدهیم». نمایشنامه به زندانیان چهره ای انسانی می دهد . در آن از شکنجه و برخوردهای فیزیکی و خشونت های انجام گرفته در زندان ، خبری نیست. اما به مرور که نمایشنامه به جلو می رود ، احساس همدردی و خشم را در بیننده بیدار می کند. به ویژه اگر تماشاچی از پرونده آمریکائیان در آزار و شکنجه زندانیان خبر داشته باشد و رفتار آنها را در زندان ابوغریب عراق بیاد آورد ، خشم چند برابر می شود
اخیرا" روزنامه نیویورک تایمز مصاحبه ای با متخصصان ویژه امور امنیتی انجام داده بود ، که نتایج آن مهر تائیدی بود بر نمایشنامه گوانتانامو. در آنجا همگی بر این قول بودند که تنها تعداد انگشت شماری از 600 زندانی گوانتانامو تروریست وافعی هستند. نویسندگان نمایشنامه در جستجوی گناهکار و یا بیگناه نیستند . آنها بر این نکته که هر حکومت دمکراتی حق دفاع از خود را در برابر تروریست ها دارد، تائید می کنند. اما معتقدند که چنین دفاعی می بایست بر اساس مدارک و اسناد صد در صد حقیقی و با قواعد کامل حقوقی و انسانی انجام گیرد. پدر یکی از زندانیان می گوید : « من برای بخشش پسرم التماس نمی کنم. تنها خواهش من از شما این است که دادگری را رعایت کنید ». چه آرزوی برآورده ناشدنی
GUANTANAMO
New Ambassadors Theatre
West Street, London, WC2H 9ND.
Previews 16 June, Opens 23 June 2004
Booking to 4 September 2004
http://www.albemarle-london.com/guantanamo.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر