دوشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۵

جام جهانی 4

بازی با مکزیک را نباید می باختیم. ما در همان یک ربع آغاز بازی دو شانس صد در صدی گل داشتیم که با هوشیاری سانچز و دفاع مکزیک نتوانستیم از آنها بهره بریم. دفاع و دروازه بان ایران به راستی شانس امتیاز ما را خراب کردند. علی دایی مجسمه بلاهت ایران بود. هم بلاهت خودش و هم مربی تیم ملی. چه مربی نادانی در جهان پیدا می شود که علی کریمی - ستون تیم - را از بازی بیرون بکشد و علی دایی را بگذارد که پیاده روی کند. تیم ایران خیلی خوب بود. مهدوی کیا و کعبی و آندرانیک و نکونام در سطح فوتبال روز جهان بازی کردند. هاشمیان نیمه نخست خوب بود ، اما نیمه دوم سردرگم بود. مربی در نیمه دوم هیچ برنامه ای نداشت. خنده دار این جاست که می خواست نیمه دوم را فقط دفاع کند. آخر بازی که دید دارد قافیه را می بازد به جای بردن علی دایی و هاشمیان نصرتی را از بازی بیرون کشید. تیم ایران مکزیک را به وحشت انداخته بود. فکر نمی کردند با چنین ترکیبی روبرو شوند. اما اشتباهات جبران ناپذیر برانکو و کثافت کاری ها همیشگی میرزاپور و رحمان رضایی کار دستمان داد. مربی مکزیک با زرنگی تمام دو بازیکن تازه نفس و دونده مکزیک را درست در آغاز نیمه دوم به میدان آورد و همان ها کار ایران را یکسره کردند. از همه مهمتر بیرون رفتن بورگتی - علی دایی مکزیک - و آوردن فرناندز بولدوزر سرخپوست بود که دفاع ما را یک تنه می روبید و می آمد. هنوز هم دیر نشده است. اگر همان بازی نیمه اول را در برابر پرتقال و آنگولا انجام دهیم ، شانس ما کم نیست. هر چند من از آنگولا بیشتر می ترسم، چرا که پرتقال چیزی نشان نداد. و فراموش نکنیم که مکزیک پرقدرت ترین تیم این گروه است. آنها چهارم جهان هستند و برزیل را در بازیهای قاره ای شکست داده اند. تیم ما خوب بود و اکثر بازیکنان ما زحمت کشیدند. اشتباه مربی و علی دایی را نباید به پای همه نوشت.

هیچ نظری موجود نیست: